جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
شهید رضا مافی

حوزه/ شهید روحانی، شهید رضا مافی همراه با مردم تبریز در سال ۵۶ مجسمه شاه را در این شهر سرنگون کرد و به زمین افکند.

 به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از ارومیه، ۲۸ آبان ماه، سی و پنجمین سالگرد عروج روحانی شهید،  رضا مافی است.

شهید مافی در ۱۱ اسفند ماه سال ۱۳۳۸ در یک خانواده متدین و مذهبی در شهرستان سلماس چشم به جهان گشود و بعد از اخذ دیپلم، در سال ۵۷ وارد مدرسه علمیه ولی عصر (عج) تبریز شد و زیر نظر آیت الله بنابی به فراگرفتن علوم دینی مشغول شد.

وی در دوران رژیم ستم شاهی به همراه شهید جاویدالاثر، شهید خلیل احمدپور اعلامیه های امام خمینی را در شهرستان سلماس بین مردم پخش می کرد و در ۲۶ دی ماه سال ۵۶ در جریان سرنگونی مجسمه شاه در تبریز، شهید مافی از مهم ترین افراد عامل در این قضیه بود و به همرام مردم این شهر مجسمه پهلوی را به زمین افکند.

شهید رضا مافی یک سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال ۵۸ به صورت داوطلبانه به خدمت سربازی در منطقه غرب کشور اعزام شد و یک سال هم در درپادگان ابوذر سرپل ذهاب در بهبوهه آتش منافقین از اسلام و انقلاب دفاع کرد.

وی در ۲۰ مهر سال ۶۲ از حوزه علمیه تبریزعازم جبهه شد و دو سال در جبهه با منافقین و دشمنان اسلام جنگید و سر انجام در ۱۷ آبان سال ۶۴ در عملیات والفجر ۴ در منطقة «بانه» مجروح و بی‌هوش شد و یازده روز بعد یعنی در ۲۸ آبان در شهرستان تبریز به فیض شهادت نائل شد و بدن مطهرش در گلزار شهدای سلماس به خاک سپرده شد.

شهید مافی از شهادت هیچ هراسی نداشت و می گفت؛ آنها باید بترسند که مرگ حیوانی را بر مرگ انسانی ترجیح می دهند و عمل وی در رابطه با ترک حوزه درس و تحصیل مؤید گفته اش بود. زیرا با بینش عمیق قدم به جهاد با دشمن گذاشته و عاقبت به آرزوی غایی خود یعنی شهادت نایل گردید.
 

در وصیت نامه این شهید والامقام آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم

«و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم»

«و کارزار کنید در راه خدا با آنان که کارزار می کنند.»

به یگانگی خداوند رحمان و رحیم و سمیع و بصیر و صلوات بر پیامبر اسلام و دوازده جانشین بر حقش و با اقرار و یقین به معاد و روز قیامت و انقلاب سرخ حضرت مهدی(عج) و به امامت نایب مهدی (عج)، فرزند زهرا(س) امام خمینی آغاز سخن می کنم.

 ای خدای من، ای خدای رحمان و رحیم اینک که رو به سوی تو آورده ام قبولم فرما.

خدایا، بارالها، روسیاهم، دل شکسته ام، گنهکارم اما توبه می کنم. گناهانی دارم کمرم را می شکند. مسؤولیت، سنگینی می کند. من به غیر از راه شهادت راهی نیافتم که بتوانم به خدایم برسم و گناهانم را بزدایم. شنیدم که می گفتند بهشت را به بها می دهند نه به بهانه، پس خدایا، قبولم فرما. دیگر بار زیاد شده است. مضطرم.

خداوندا چقدر باید شکر کنم تا شکر این همه نعمتی را به جای آورم. شکر کدام نعمت را کردم. آیا برای این همه اعضای سالم که عنایت فرمودی؟ آیا این همه از خوردنی های حلال؟ این همه نوشیدنی ها، زندگی در دوران همچون دوران امام خمینی این فرزند زهرا(س)، زندگی در مملکتی که اسلام را زنده نگه داشت. به دنیا آمدن در اجتماعی که دنبال امامان به حق شیعه هستند. من برای این همه نعمت تو باید شکر می کردم و نکردم. خدایا کمکم کن. از دستم بگیر. عمری را به غفلت ها گذراندم، اسیر هوا و هوس ها شدم، معصیت کردم، از راه انسانیت دور شدم، لذا می خواهم برگردم، از راهی را در پیش گرفته بودم، چون امام از دور دست صدا زد که به انسانیت خود باز گردید.

 بعد از چهارده قرن مثل حضرت محمد رسول الله (ص) از ذریه او مردی به پا خاست و این کشتی متروک با انسان های مرده را که به سوی بدبختی ها در حرکت بود، حرکت و مسیر آن را عوض کرد و بر انسان ها روح مسیحایی دمید و کشتی را به سوی ساحل فضیلت ها و ارزش ها حرکت داد.

این سیل خروشان که بعد از انقلاب اسلامی به رهبری فرزند زهرا(ع) به راهش ادامه می دهد و تمام جریان های انحرافی را بسته، و همه را با خود و پشت سر امام به سوی فضائل می برد، لذا این کاروان به سوی ارزش ها در حرکت است و اهداف که همان زنده شدن احکام و تعالیم اسلام و قرآن است تحقق و عینیت خواهد یافت و بی خبران از مکتب خونین تشیع لازم است که به خود آمده و با این امت که بر امامشان دعا می کنند و قبله دلهایشان امامشان است، حرکت کنند و به این ملت ملحق شوند. دشمنان به خیال باطل خودشان می خواهند حاکمیت الله را ذره ذره از وجود عاشقان الله بزدایند. غافل از اینکه این محرومان و مستضعفین به حاکمیت الله فکر می کنند و کار آنها در قالب ایمان به معاد و روز قیامت و با انگیزه الهی توأم است. ولی کوردلان می خواهند نور الله را خاموش کنند، ولی خدا مهری بر دل و قلب آنها می زند که کور و کر و گنگ باشند.

امت حزب الله، می دانم که دشمنان قسط و عدل و دشمنان پیامبر با شما دشمنی می کنند. دشمنان شما مردم حزب الهی، آنهایی هستند که هر موقع و در هر جا امامی و امتی برای به پا خاستن قسط و عدل به پا خاسته اند، با آنها دشمنی کرده و مانع از پیاده شدن قسط و عدل شده اند.
امت دلیر و شیعیان علی(ع) الان دنیا و محرومین چشم امیدشان به شماست که این چنین دنبال اماممان حرکت کنید تا محرومیت محرومین و مظلومیت مظلومین و تشیع را به اثبات برسانید. به حق که خداوند بر شما وعده پیروزی داد و حاکمیت زمین از آن شما خواهد شد.

دشمنان الله به خیال باطل خود هر روز ستاره ای درخشان از ستاره های آسمان اسلام را به پایین می کشند ولی غافل از اینکه فردا هچون خفاش تاب دیدن ستاره های فراوان و پرنور را ندارند، با پایین کشیدن یک ستاره هزاران ستاره منور می گردد. لذا ای کوردلان، خیال کرده اید بهشتی ها، مدنی ها، باهنرها، دستغیب ها، رجایی ها، منتظری ها، دیالمه ها، ناطق نوری ها و دیگران را اگر از امام بزرگوار بگیرند دیگر امام کارش به بن بست می رسد.؟ مگر امام، این قلب تپنده محرومان و مظلومان تاریخ با دم مسیحایی و پیامبرگونه نفرمود که؛ مملکت اسلام به بن بست نمی رسد؟. پس به خود آیید و امام را بشناسید.

امروز مکتب اسلام با سرفرازی در تمام دنیا با تمام ایدئولوژی ها و مکتب ها در جنگ است. چون دیگر امام احکام اسلام و قرآن را زنده کرد و اگر تمام ایدئولوژی های شیطانی با آن به مقابله برخاسته اند، اگر ابوجهل ها و ابولهب ها توانستند در شعب ابی طالب و آن زمانی که اسلام به عنوان یک نونهال تازه شکوفا می شد جلو اسلام را بگیرند و اسلام را از بین ببرند، حالا هم آن کار را همان مفسدین می توانند بکنند و می دانیم که این مفسدین و این گروهک ها ثمره همان شجره خبیثه هستند که بر روی حضرت امیر(ع) شمشیر کشیدند.

پس ای منحرفین به خود آیید و بدانید که امام و هر امتی که پشت سر او حرکت کند به سعادت خواهد رسید. لذا وای بر آنهایی که غافل شدند و جهل بر آنها حاکم شد.

امت شهید پرور! من که احساس مسؤولیت کرده و به ندای هل من ناصر ینصرنی عاشقان حسین(ع) را از جبهه شنیدم و دعوت امام را مبنی بر دعوتش بر شرکت جوانان برای براندازی نظام شرک و کفر صدامی لبیک گفتم و عازم جبهه شدم، از امت دلیر و قهرمان التماس دعا دارم و از دعاهای خیر ما را فراموش نفرمایید و برای والدین من که در شناختن راه الله سهم به سزایی داشته اند طلب مغفرت می کنم و به خانواده ام سلام می رسانم و ان شاءالله که برای امام مثل همیشه دعا و ما را حلال کرده باشید.

 پدر و مادر من که در مقابل آن همه زحمات شما نتوانستم کاری بکنم لذا با سرافکندگی از شما می خواهم که مرا حلال کنید. به برادران و خواهرانم سلام می رسانم. به امید زنده شدن احکام عالیه اسلام و تعالیم قرآن.

پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به این مملکت نرسد. (امام خمینی)

طلبه غلامرضا (رضا) مافی

۱۳۶۲/۲/۱۵

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • شاهد IR ۲۳:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۸
    0 0
    کار زیبای خبرگزاری حوزه، که داره شهدای آذربایجان غربی را معرفی می کند. تشکر